شرم کنید برای تغییر !
اسماعیل هوشیار اسماعیل هوشیار

مدتی پیش دولت امریکا تیتری زده بود مبنی براینکه امید دارد تا مجاهدین دموکراتیک شوند ! و من برای رهبرعقیدتی نوشتم آنقدرشرم کن تا تغییر کنی ! چون اگرفرضا امریکا آن دستکش های نرمش را درآورد و با پس گردنی تغییرت دهد...ارزشی ندارد . هیچ کاری وقتی زور پشتش باشد ارزشی ندارد !


چند روز پیش به زندانیان لیبرتی توسط حکومت اسلامی حمله موشکی یا خمپاره ای شد . درپی وقوع این جنایت انواع مختلفی نظرات متفاوت درفضای مجازی شکل گرفت . حکومت اسلامی گفت من نبودم !!!وزارت خارجه امریکا مثلا محکوم کرد و مشتی وزارت خانه های درپیتی دیگر.....!


اما این پایان داستان نبود و نیست . رهبری مجاهدین صراحتا ازخط ماندگاری درعراق در بازگشت به عقب و انتقال به اشرف خبرداد . منتقدینی نوشتند و گفتند که اگربرای امنییت یا حفاظت است که دراشرف هم حمله بود و ممکن است دوباره بشود . ولی باز همان داستان یاسین است به گوش خر . تعدادی هم از جمله کریم قصیم و علیرضا یعقوبی نوشتند که مجاهدین اول میروند اشرف بعد میروند کشورثالث!!!!


از طرفی دیگر کمپینی با تلاش انسانهای آزاده و مستقل تشکیل شد که حرف اول و آخرش خروج از باتلاق عراق و نجات جان زندانیان بود . این کمپین درفیس بوک شکل گرفت و هنوز هم پابرجاست . خلاصه مطلب اینکه رهبری مجاهدین با پرچم ماندگاری درعراق وارد میدان شده است و این کمپین پرچم خروج از باتلاق عراق و نجات زندانیان را دردست دارد .



رهبری مجاهدین را از این کارمستقل جمعی و سیاسی خوش نیامد و به صورت گله ای بسیجی ها را روانه کردند تا شکل دموکراتیک شدن خودشان را نمایش دهند آنها از مزدوری و رژیمی بودن فعالان کمپین گفتند تهدید کردند...... ما هم تعدادی مطالب را دیدیم و گفتیم جوابی کوتاه به رهبری مجاهدین بدهیم تا بازگشت به اشرف و خط ماندگاری درعراق ؛ که همان دفن شدن دیگران است برای گرفتن امتیازات سیاسی است....بهتر مشخص شود .


علیرضا یعقوبی و کریم قصیم از فعالان ماندگاری درعراق هستند و مثلا میگویند که زندانیان ،اول بروند زندان اشرف اول و بعد کشور ثالث!!!یعنی خط ماندگاری درعراق را ترویج میکنند آن هم ازراه دورو امنییت کامل....یعنی کسانی که نمیتوانند فقط یک لحظه خودشان را آنجا بگذارند. شرط میبندم 99 درصد کسانی که زیر پرچم رهبری مجاهدین ( خط ماندن درعراق) سینه میزنند نمیدانند موشک و خمپاره و بمب و فاضلاب و........یعنی چی؟


اما ظرافت این بحث چیست ؟ یعنی وقتی مریم و مسعود رجوی و شورای مجاهدین پرچم ماندگاری درعراق را بلند کرده ا ند و برای ماندن دیگران جانشان درمیرود ! آنوقت از زبان دیگران مدعی است که اول برویم اشرف و بعد کشورثالث ! مثلا میخواهد سرآمریکا شیره بمالد .


چون ازاشرف که رفت لیبرتی... مزدش را گرفت و ازلیست خارج شد . حالا برگردد اشرف که چه امتیازی بگیرد ؟ تمام دعوا سرهمین است که سگ بشاشد توی اون امتیازی که قیمتش خون و رنج دیگران باشد . آقای رجوی و خانم رجوی و شورای مجاهدین ؛ کسی که مدعی است اول برویم اشرف و بعد خارج شویم.....اگر صداقتی داشته باشد اول اطلاعیه رسمی خروج را صادرمیکند و پرچم خارج شدن از باتلاق عراق را بلند میکند ؛ کارزار به راه میاندازد عملا وارد این کارزارمیشود برای خروج از عراق و نه برای کمپ پناهندگی و بازگشت به عقب ! آنوقت سرشیوه اش و اینکه ازچه محلی خروج راحتراست میشود بحث کرد که دست برقضا شرایط سخت و ناامنی لیبرتی برای فشار به بیرونی ها درخروج از عراق عامل مثبتی است .اما هیچ خبری ازشعارو اعلامیه خروج نیست ؛ به جز مواردی که درآینده نظرفردی آنها تلقی خواهد شد . شما یک اطلاعیه و یک کلمه ازمسعود و مریم و شورا که ازخروج از عراق گفته باشند بیاورید جناب یعقوبی و قصیم و بقیه های شریک دراین بلاهت و جنایت..... و بعد سنگ دفن شدن زندانیان را از راه دور به سینه بزنید .


به دنبال شروع کمپین خروج از عراق یکی از رسانه های حکومت اسلامی آمد و مثلا نظرداد که این کمپین یعنی شکاف درمیان هواداران !


ما هم نوشتیم که : کمپینی انسانی از طرف انسانهای مستقل برای نجات زندانیان از عراق بعد از آخرین حمله به زندانیان مجاهدین درعراق شکل گرفته است . حکومت اسلامی مدعی شده است که این کمپین از طرف هوادارن مجاهدین است که دچار اختلاف شده اند !!! مدعی چنین سناریویی کاملا از نظر سیاسی بی سواد است چون هوادار مجاهدین تعریف مشخصی دارد . هواداران مجاهدین به 3 دسته تقسیم میشوند . گروه اول کسانی هستند که برای آینده سیاسی از حالا کسیه دوخته اند و فکر میکنند که ممکن است مجاهدین در آینده سیاسی ایران دست بالا پیدا کنند و مراقب رابطه شان هستند مثل مثلا کریم قصیم !


گروه دوم کسانی هستند که صرفا نخ وصل های عاطفی دارند اگر هم عوامل دیگری باشد ولی عامل اصلی همین نخ وصل های عاطفی است مثل حسن حبیبی . گروه سوم کسانی هستند که با هواداری تضادهای روزمره شان را حل میکنند مثل غذا و مسافرت و تائیدیه پناهندگی !.....وجه اشتراک هر سه گروه این است که بدون سوال و ابهامی هرچه از بالا بگویند تائید میکنند و شعارش را میدهند . هوادر نمیتواند بر خلاف سیاست و نظر رهبری چیزی بگوید و فکری بکند و حرفی بزند . حال اگر از نظر حکومت اسلامی تلاشی مستقل برای نجات جان زندانیان از جهنم عراق اسمش هواداری از مجاهدین است پس من هم یک هوادارم......


مدعیان مجاهد هم قضیه اش شکل دیگری دارد که بعدا خواهم گفت . فقط اشاره کنم که زمانی اینها مدعی بودند اسماعیل هوشیار سواد خواندن و نوشتن هم ندارد مقالاتش را وزارت اطلاعات مینویسد و برایش میفرستد این آدم اصلا سیاسی نیست قیافه هم ندارد حتما به جاهای زیادی وصل است ای ی ی ی.....یعنی چه از طرف حکومت اسلامی و چه رهبرعقیدتی ؛ اصلا هر چه تو گویی هستم ؛ فقط تو بگو کی هستی یا امام.....؟! مطمئن باشید با هر خس خس و فس فس و خش خشی تمرکزم از روی مسائل کلیدی مثل خروج زندانیان از عراق و.......به هم نمیخورد !


یک شخصی به نام حسن حبیبی ناگهان فریاد زد یافتم یافتم.....دور از انتظار نبود...بالاخره قربانعلی حسین نژاد ، متعفن ترین و تهوع آورترین محصول خمینی که جزءآخرین محصولاتش نیز هست ،تالی و همتای برون مرزی خودرا پیدا کرد و ودو دستی اورا برفرق سر گذاشت و به حلوا حلوا کردنش پرداخت...


حسن حبیبی یا نمیداند و یا بازهم نمیداند که : قربانعلی حسین نژاد و امثالهم وبه قول مسعود رجوی آن مردک یا آن زنک...قبل از اینکه پشت بلند گوی رژیم بروند قبل از اینکه وارد خیمه رژیم بشوند ( جبری یا اختیاری ) و قبل از همه چیزهای دیگر....ازمحصولات انقلاب ایدئولوژیک و از بینات خواهر مریم بودند . قربانعلی حسین نژاد فقط 3 ماه است رفته درخمیه رژیم ...قبل ازآن 30 سال درهمان مناسبات عن قلابی ایدئولوژیک رشد و نمو داشته است . قربانعلی حسین نژاد و امثالهم از محصولات بلافصل انقلاب ایدئولوژیک خواهرمریم طی دهه ها هستند که توسط حکومت اسلامی طی چند روز شکار شدند ! جهت یادگیری یا یاد آوری بقیه حسن حبیبی ها........


منتها وقتی رهبرعقیدتی دستش خالی باشد و بخواهد کمپین را بمالاند مجبوراست به همین حسن حبیبی ها آویزان شود . حسن حبیبی بیچاره نمیداند که اینترنت بزرگترین اختراع بشر در قرن 21 است چون به جیک ثانیه هرکسی میتواند بخواند و بنویسد . ویکی لیکس میتواند انفجاراطلاعاتی ایجاد کند .....حال اگرحکومت اسلامی مطلبی را تفسیر به رای کرد بی سوادان سیاسی فکر میکنند یافته اند و مثلا بهترین فرصت است برای مالاندن !


بین خواهرمریم و جان بولتون فاصله ای نیست . جواز سیاسی قتل را جان بولتون ( امریکا ) میدهد ؛ حکومت اسلامی اجرا میکند و مجاهد خلق ایدئولوژیک از خون و رنج بقیه امتیاز سیاسی میخواهد بگیرد ! آقای رجوی و شورای مجاهدین...... تمامی شماها هم درکنار امریکا و حکومت اسلامی در قتل و جنایتهایی که محصول سیاست ماندگاری درعراق است شریک هستید ! از ما گفتن .


آقای رجوی شما برای نجات جان زندانیان اطلاعیه بدهید و تلاش برای خروج از باتلاق عراق را عملا آغاز کنید و بعد اگر ما " دراین زمینه مشخص " درکناراین خواست انسانی نیامدیم پس به جای ریگ کلوخی درکفش داریم ! والا میشود همان تناقضی که سربحث رهبرعقیدتی کردید . به تعبیر خانم مریم رجوی رهبرعقیدتی همان امام معصوم دردستگاه مذهبی است که دچاراشتباه نمیشود و پاک است . اگر هم سوال و جوابی هست فقط با خداست ! شما که میگویی ما هم بدون اشتباه نیستیم و من پاسخگو هستم ؛ یعنی اول باید نقطه پایان بحث رهبرعقیدتی را رسما بزنی تا آدم معمولی و پاسخگو باشی . ولی شما همزمان هنوز رهبرعقیدتی هستی و مدعی پاسخگویی ! این یعنی دورغ مصلحتی ....... همان چیزی که درحوزه علمیه قم به آن تقیه میگویند .


درزمینه سیاسی هم شما برای به باور رساندن بقیه و اینکه به فکرنجات زندانیان هستی ؛ باید کمی صریح باشی . خط ماندگاری نیروها درعراق ( چه لیبرتی و چه اشرف ) خط امتیازگیری سیاسی برای شماست . اگرغیر از این است لطفا رسما اطلاعیه بدهید وعملا وارد کارزار نجات زندانیان و درتلاش برای خروج از عراق باشید و نه شیوه های مزدورسازی کهنه و نخ نمای دوران مائو ! از شیوه های سرکوب استالینیستی دردوران صدام که به جایی نرسیدی . این شیوه های بسیجی گونه مائوئیستی هم علامت دموکراتیک شدن نیست و هیچ دردی از شما دوا نمیکند مطمئن باشید ! آن کلیدی که 33 سال توی هر سوراخی کردی و با انقلاب درونی خواهرمریم.....فقط مزدور بیرون دادی ؛ این قفل را باز نمیکند . این کمپین حرکتی انسانی و یا حداکثر سیاسی است . حرف سیاسی اگر داری در خدمتیم ......


کلام آخر: حداقل وظیفه انسانی واخلاقی یا سیاسی همگان ؛ تلاش برای خروج و نجات زندانیان اززیر چرخ دنده های سیاست درباتلاق عراق است . بقیه اش حرف مفت است از راه دور ....توجیه است...."زندگی شرافتمندانه" درسوراخ و سکوت است.....حفظ تعادل گوسفندی است ...ملاحضات سیاسی است......اختلاف نظر سیاسی است....معذوریت های غرب پسند است....واین همه ؛ یا هرتوجیه بی مقدار دیگری ثبت است درتاریخ سیاسی ایران و سینه مردم ایران . آن زندانیان درعراق همین امروز به کمک نیاز دارند !
 

February 15th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی